همان‌طور که در ابتدای تولد باید با بچه‌ها بازی‌های کودکانه انجام بدهیم و با زبان خودشان با آن‌ها حرف بزنیم تا رشد ذهنی و عقلی آن‌ها کافی باشدو احساس کنند که ما به آن‌ها توجه داریم.

کودک وقتی‌که بزرگ‌تر شد و به سن نوجوانی رسید هم باید هوای او را داشته باشیم و ممکن است «احساسات ناکامی، سردرگمی، ناتوانی در تصمیم‌گیری، ترس از مرگ، احساس تنهایی، احساس عدم‌کفایت در مسئولیت‌های اجتماعی به او دست دهد که  اقتضاء این سن همین است.»(۱)

 پیامبر اسلام تأکید کرده است که در هفت سال اول زندگی، انسان آقاست و آزادی بیشتری دارد در هفت سال دوم مطیع است و در هفت سال سوم وزیر است و باید با او مشورت کرد چون هر سنی خصوصیات و احوالات خودش را دارد و با توجه به آن ویژگی‌ها باید با فرزندمان رفتار کنیم. (۲)

منابع:

  1. بررسی تغییر تدریس درس بلوغ و نوجوانی بر تغییر نگرش دانش آموزان نسبت به مسائل و مشکلات دوران بلوغ، مجله علوم تربیتی و روان‌شناسی، دانشگاه سیستان و بلوچستان، سال دوم، اسفند ۱۳۸۴
  2. بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ۱۰۱، ۹۵، باب ۲ فضل الأولاد و ثواب تربیتهم و کیفیتها .....